شعر کوتاه

ساخت وبلاگ

رفتم به در خدای خود توبه کنم

از هر گنه و خطای خود توبه کنم

تحقیق گناه می نمودم، دیدم

باید ز ثواب های خود توبه کنم

شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 260 تاريخ : شنبه 30 دی 1396 ساعت: 3:37


هدف این وبلاگ ارائه رباعیات، قطعه ها، غزل ها، دوبیتی های زیبا و ناب ادب پارسی و کلاَ شعر در انواع قالبهای کوتاه نظیر هایکو، طرح، سه گانی و همچنین برای انس و الفت دائم با شعر و ادبیات است. شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 229 تاريخ : شنبه 30 دی 1396 ساعت: 3:37

مثل آخرین خرمالوی مانده بر شاخه

نمی دانم دستش نرسید

یا فراموشش شدم؟

شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 242 تاريخ : يکشنبه 24 دی 1396 ساعت: 10:44

ای کرده غمت غارت هوش دل ما

درد تو شده خانه فروش دل ما

رمزی که مقدسان از او محرومند

عشق تو مر او گفت به گوش دل ما

شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 250 تاريخ : يکشنبه 24 دی 1396 ساعت: 10:44


هدف این وبلاگ ارائه رباعیات، قطعه ها، غزل ها، دوبیتی های زیبا و ناب ادب پارسی و کلاَ شعر در انواع قالبهای کوتاه نظیر هایکو، طرح، سه گانی و همچنین برای انس و الفت دائم با شعر و ادبیات است. شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 240 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1396 ساعت: 23:21


هدف این وبلاگ ارائه رباعیات، قطعه ها، غزل ها، دوبیتی های زیبا و ناب ادب پارسی و کلاَ شعر در انواع قالبهای کوتاه نظیر هایکو، طرح، سه گانی و همچنین برای انس و الفت دائم با شعر و ادبیات است. شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 242 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 14:26

به لب چشمه سر شب به شتاب آمده بود کوزه بر دوش، پی بردن آب آمده بود   خوی وحشی نگهان ده بالا را داشت آب از دیدن او در تب و تاب آمده بود   در هوا از نفسش عطر گل سنجد ریخت شادی انگیزتر از بوی گلاب آمده بود   پیرمردان همه گفتند که همزاد پری ست بس که شاداب ز جوبار شباب آمده بود   کوزه در آب فرو رفته و از قهقه اش اشک در چشم بلورین حباب آمده بود   رقص را در گذر باد به ریواس تنش  مخملی بود که از کوچۀ خواب آمده بود   عصمتش راه به هر دزد نگاهی می بست گرچه سکر آور و سرمست و خراب آمده بود شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 238 تاريخ : يکشنبه 17 دی 1396 ساعت: 0:14

با من برنو به دوشِ یاغیِ مشروطه خواه عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه   بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد با من تنها تر از ستارخانِ بی سپاه   موی من مانند یال اسب مغرورم سپید روزگار من شبیه کتری چوپان سیاه   هر کسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق کُندۀ پیر بلوطی سوخت نه یک مشت کاه    کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود یک نفر باید زلیخا را بیاندازد به چاه    آدمیزاد است و عشق و دل به هر کاری زدن آدم است و سیب خوردن، آدم است و اشتباه شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 248 تاريخ : پنجشنبه 14 دی 1396 ساعت: 0:38

تو را هر لحظه به خاطر می آورم بی هیچ بهانه ای شاید ... دوست داشتن همین باشد. شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 228 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 2:56

دلم می خواهد خودم را از تنم در بیاورم بشویم بچلانم و روی طناب حیاطمان پهن کنم فردا بیایم و ببینم که مرا باد با خود برده است. شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 265 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 2:56

چه چیزی می توانم بگویم  که قبلا گنجشکها نگفته باشند  یا پرندگان دیگر! چه چیزی می توانم به تو بگویم  که آب  به تو نگفته باشد  وقتی آن را می نوشی  یا می پاشی به صورتت! چه چیزی بگویم  که باد در گوشت نخوانده باشد  یا ابر  یا حتی آدم های دیگر! دوستت دارم را همه گفته اند به تو  من هم همین را می گویم  تنها کمی امیدوارانه تر  و واهمه ندارم   چرا که وقتی عشق  به وجود آمد  دیگر منتظرِ پاسخ نه  یا آریِ ما نمی ماند. شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 250 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 2:56

اولین رنج بر می گردد به عصر دایناسورها وقتی که مادری نتوانست کودکش را از پرت شدن به دره نجات دهد    آرام به شکاف سنگ ها برگشت رنج اما منقرض نشد    هر پرنده در لانه اش جوجه ای را برای مهاجرت پرورش داد  هر رودخانه دانه ای را تا دهانۀ آبشار بدرقه کرد  که اجداد ما از درخت ها پایین آمدند و رنج بر دو پای خودش ایستاد  بودن، فلسفۀ پیچیده ای نیست رنجی است کوچک که در زیر سنگی بزرگ  زندگی می کند. شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 257 تاريخ : جمعه 8 دی 1396 ساعت: 2:56

رفت؛

طولانی ترین نبرد دنیاست

که بازماندگان بی شماری دارد.

شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 234 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 21:45

برای تکه ای تاریکی بیشتر

جشن گرفته ایم

مایی که از صبح صحبت می کنیم.

شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 243 تاريخ : شنبه 2 دی 1396 ساعت: 20:45

حلقه تا بر سر زلف تو گلندام افتاد

هیچ دل نیست مگر آنکه در این دام افتاد

در ازل پرده میان من و معشوق نبود

در تعیّن شدم و کار به پیغام افتاد

سر برآرم به جنون جامه به تن چاک زنم

پرده پوشی چه کنم طشت من از بام افتاد

در ره عشق سلامت همه در رنج و بلاست

کام آنراست که دلخسته و ناکام افتاد

مستی ما بود از گردش چشم ساقی

سر و کار دگران است که با جام افتاد

شعر کوتاه...
ما را در سایت شعر کوتاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mrobaiia بازدید : 324 تاريخ : شنبه 2 دی 1396 ساعت: 20:45